امیرخسرو دهلوی:نگارا، روز عیش و شادمانیست هوای سبزه و صوت و اغانیست
❈۱❈
نگارا، روز عیش و شادمانیست
هوای سبزه و صوت و اغانیست
مرا بی تو چه جای زندگانیست
که دل بی عشق و جان بی شادمانیست
❈۲❈
ز چشم خویش ترسانم به رویت
که عشقت سرنوشت آسمانیست
ز بدخویی جگر خون کرد چشمت
مگر بد خوئیش از ناتوانیست
❈۳❈
چرا دل برد و منکر گشت زلفت
که بر هر موی او از خون نشانیست
مزن مژگان زهرآلوده بر من
عنایت کن که وقت مهربانیست
❈۴❈
همه کس همنشین تست جز من
که مرگم همنشین زندگانیست
کمر را با میانت عهد بندیست
سخن را با دهانت کامرانیست
❈۵❈
فغان من به گوش خویش بشنو
که بزمت را نوای خسروانیست
کامنت ها