گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:چون بستدی دل من، پرسشم کن به ازین بردی چو جان ز تنم، تیرم مزن ز کمین

❈۱❈
چون بستدی دل من، پرسشم کن به ازین بردی چو جان ز تنم، تیرم مزن ز کمین
زان ره که خنده زنان آیی چو سرو روان خواهم که هم به زمان خاکی شوم به زمین
❈۲❈
ای بنده مهر و مهت، صد جان ته کلهت گشتم چو خاک رهت، دامن ز بنده مچین
دل در غم چو تو مهی جان مرگم چو تو نه ای از مرهم چو تو نهی، دردم فزون شد ببین
❈۳❈
از خنده چون نمکی ریزی ز لب دمکی ملک دو جم نه یکی گیری از آن دو نگین
از من به سوی دیگر بر مشکن و مگذر کن هر چه هست دگر بر جان من مکن این
❈۴❈
ای لاله، از تو خجل، سرو از تو پای به گل بنشسته ای چو به دل، لختی به دیده نشین
رویت بلای جهان، عشق تو داغ نهان لعل تو راحت جان، زلف تو آفت دین
❈۵❈
نآیی به دست مرا، خسرو کجا، تو کجا! ماهی مگر به سما یا حور خلد برین؟

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۶۳۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها