گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:بدینسان کز غمت بر خاک دارم هر زمان پهلو از آهن بادیم یا سنگ، نه از استخوان پهلو

❈۱❈
بدینسان کز غمت بر خاک دارم هر زمان پهلو از آهن بادیم یا سنگ، نه از استخوان پهلو
تو شب بر بستر نازی و من تا روز، در کویت میان خاک و خون غلطان ازین پهلو، از آن پهلو
❈۲❈
خیالی ماندم از دستت، برهنه چون کنم خود را که بر اندام من یک یک شمردن می توان پهلو
چنین شبهای بی پایان و من بر بستر اندوه از آن پهلو برین پهلو، وزین پهلو بر آن پهلو
❈۳❈
اگر بالا کنی یک گوشه ابرو، فرو ماند مه نو کز بلندی می زند با آستان پهلو
وفاداری بیاموز از خیال خویشتن باری که از من وانگیرد روز تا شب یک زمان پهلو
❈۴❈
کنارم گیر تا بر هم نشیند پشت و پهلویم که دل بیرون شده ست و مانده جایی در میان پهلو
تو خوش می خسپ کز خواب جوانی بس که سرمستی به هر پهلو که می خسپی نمی گردی از آن پهلو
❈۵❈
من و شبها و خاک در که داد آن بخت خسرو را که بهر خواب پهلویت نهد، ای داستان، پهلو

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۶۴۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

منصور محمدزاده
2010-08-04T08:59:55
خواهشمند است بیت فوق را به صورت زیر اصلاح فرمایید:چنین شبهای بی پایان و من بر بستر اندوهازآن پهلو به این پهلو از ین پهلو به آن پهلو---پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
Sepide
2022-10-15T17:40:42.6024524
خیلی شعر جالبی هست