گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:دل و جان مرا زاندازه و بگذشت آرزوی تو بباید خون من تا جان کنم قربان خوی تو

❈۱❈
دل و جان مرا زاندازه و بگذشت آرزوی تو بباید خون من تا جان کنم قربان خوی تو
دلم بستی چو در زلف درازش آن قدر رشته که گردد هر زمان گرد سر هر تار موی تو
❈۲❈
تو خود هم زین دل پر خون برون بر حال دل، جانا که من گفتن نمی آرم بر آن خوی نکوی تو
نمازت را به خون بودی وضوی مردم دیده چو خون کم شد تیمم می کند از خاک کوی تو
❈۳❈
تو خوش خوش می روی چون گل به پیشت بادپا خندان هزاران جان سرگشته دوان دنبال بوی تو
به راهت خاک گشته عاشقانست و تو در جولان مبادا کان چنین گردی نشنید گرد روی تو
❈۴❈
نمی یابد خبر خلق از دل گم گشته جز آن دم که بوی خون دلها باد می آرد ز سوی تو
نه بر تو بلکه هم بر دیده خود می نهم منت اگر دزدیده پا گردم ز بهر جست و جوی تو
❈۵❈
من و شبها و بیداری و حیرانی و خاموشی که محرم نیست خسرو را زبان در گفت و گوی تو

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۶۹۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها