گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:تو دور افتاده از ما و نگنجد شوق در نامه بیا کز دست تو هم پیش تو پاره کنم جامه

❈۱❈
تو دور افتاده از ما و نگنجد شوق در نامه بیا کز دست تو هم پیش تو پاره کنم جامه
ترا خال بلاپرور چو نقطه بر رخ چون مه مرا داغت به پیشانی چو عنوان بر سر نامه
❈۲❈
هزاران نامه تر کردم به خون آخر چه گم گشتی اگر تو بیوفا راتر شدی روزی سر خامه
ز خونریز تو هم در سایه زلف تو آویزم رقیبت گر بخواهد کشت باری اندر آن شامه
❈۳❈
من از جان خاستم، تو خوی بد بگذار جان من که مردن خوش بود از دست چون تو شوخ خودکامه
ز آه خویشتن یک سینه بی آتش نمی بینم ببین دیوانه خود را که چون گرم است هنگامه
❈۴❈
همه شب خون خوردم با دل، ندارم عقل را محرم که هست این شربت خاصان نگنجد در دل عامه
به چندین نیش هر چشمی ز چشم خسروت رفتی پسندت نیست آخر بر یکی خارم دو بادامه

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۷۰۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها