امیرخسرو دهلوی:دلم در عشق جانان گشته پاره دل است آن شوخ را یا سنگ خاره
❈۱❈
دلم در عشق جانان گشته پاره
دل است آن شوخ را یا سنگ خاره
شبانگاه تو بر مه پاره آمد
مرا در دل غم آن ماه پاره
❈۲❈
کنار خود نمی بینم ز گریه
که نتوان دید دریا را کناره
چو بگشادم به گریه چشم دربار
گشاد ابرو، پدپد آمد ستاره
❈۳❈
دو بوسم داد دوش و تا به امروز
خرابم زان شراب مست کاره
من و مستی و بدنامی و زین پس
سگان رسوا و طفلان در نظاره
❈۴❈
به عشقم چاره فرمایند یاران
ولی با یار بی فرمان چه چاره
نگارا، بگسلان سر رشته خود
که نتوان دوخت این دلهای پاره
❈۵❈
اگر خون خورد خواهی، شیوه بگذار
که خسرو نیست طفل شیرخواره
کامنت ها