امیرخسرو دهلوی:تا دل ز توام به غم نشسته جان در گذر عدم نشسته
❈۱❈
تا دل ز توام به غم نشسته
جان در گذر عدم نشسته
بر خاک در تو من مقیم
مانند سگ حرم نشسته
❈۲❈
هر کس که بدید حسن رویت
در خانه زهد کم نشسته
آن خط غبار بر عذارت
چون هندوی پشت خم نشسته
❈۳❈
هستم به رقیب ناکس، ای دوست
چون خار به گل دژم نشسته
مهر از هوش رخ تو هر شب
تا وقت سحر به غم نشسته
❈۴❈
از دولت وصل تست خسرو
بر مسند و تخت جم نشسته
کامنت ها