گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:مه من خراب گشتم ز رخت به یک نظاره نظری ز تو عفاالله چه می است مستکاره

❈۱❈
مه من خراب گشتم ز رخت به یک نظاره نظری ز تو عفاالله چه می است مستکاره
به چسانت سیر بینم که هم از نخست دیدن شوم از خود و نیارم که ببینمت دوباره
❈۲❈
هوسم بود که دیده ز همه ستانم و پس به هزار دیده شبها به رخت کنم نظاره
چو روی به گشت میدان دل عاشقان بود گو که ز لعل بادپایت جهد آتشین شراره
❈۳❈
تو به ره روان و خلقی به هلاک مانده هر سو چه غم آب تندرو را ز خرابی کناره
سر آن دو چشم گردم که چو هندوان رهزن همه را ز نوک مژگان زده بر جگر کناره
❈۴❈
چو زنم دم عیاری ته آن بلند ایوان که به کنگر جلالش نرسد کمند چاره
مشمر، حکیم، طالع چو ز روز بد بگریم که من آب خوش نخوردم به شمار این ستاره
❈۵❈
چو ز دست رفت خسرو رگ جان مکش ز دستش که به رشته دوخت نتوان جگری که گشت پاره

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۷۲۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

کریم
2020-05-05T04:37:16
به به