امیرخسرو دهلوی:چشمم که بر روی تو فتاده ست بر آفت خود نظر نهاده ست
❈۱❈
چشمم که بر روی تو فتاده ست
بر آفت خود نظر نهاده ست
راهیست برای بردن جان
ابروی کجت میان گشاده ست
❈۲❈
خط تو درونه مرا سوخت
شک نیست کز آفتاب زاده ست
زلفت سر و پا شکسته زانست
کز سرو بلند او فتاده ست
❈۳❈
انصاف من شکسته بستان
زان طره که داد ظلم داده ست
گفتی ز لبم بنوش باده
خون می نوشم، چه جای باده ست
❈۴❈
خسرو ز تو بی قرار با تست
دل را چه کنم که خود مراد است
کامنت ها