گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:از بس که ریخت چشمم بهر تو خون تیره کم ماند بهر گریه در چشم من ذخیره

❈۱❈
از بس که ریخت چشمم بهر تو خون تیره کم ماند بهر گریه در چشم من ذخیره
چشم مقامر تو از بس دغا که دارد مالیده صبر ما را همچون سفوف زیره
❈۲❈
ای من غلام آن لب کان را اگر چه بیند پر گمشده فرشته همچون مگس به شیره
آباد بر تو، جانا، کز کشتن عزیزان وه کو خراب کرده آباد صد خضیره
❈۳❈
از آفتاب دیدن گر چشم خیره گردد شد آفتاب چشمم از دیدن تو خیره
گر شانیم بر آتش گویی نشینم او را فرضم بود نشستن در قعده اخیره
❈۴❈
افگنده روز بختم سایه برین شب من ورنه شبم چنین هم نبود سیاه و تیره
این ناله های زارم بشنید، گفت «خسرو ز آن تو نیستم من زحمت مبین و حیره »

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۷۴۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها