امیرخسرو دهلوی:روزی به لاغ گفتم کت نسبتی ست با مه من بد لست حیا من شدة الندامه
❈۱❈
روزی به لاغ گفتم کت نسبتی ست با مه
من بد لست حیا من شدة الندامه
گاهی کشد به تیغم، گاهی زند به تیرم
فی کل ما یعری حلافنا ادامه
❈۲❈
چون حال خویش گویم با ظالمی که پیشش
لم تعتبر حدیثی والعجم فی التهامه
ماییم و کعبه جان مردن به وادی غم
والله فر منی یا طالب السلامه
❈۳❈
خسرو ز طعن ترسی، اینجاست بازی جان
بالحیف لحقه من خافه ملامه
کامنت ها