گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:فریاد کاندر شهر ما خون می‌کند عیاره‌ای شوخی‌کشی غارتگری مردم‌کشی خونخواره‌ای

❈۱❈
فریاد کاندر شهر ما خون می‌کند عیاره‌ای شوخی‌کشی غارتگری مردم‌کشی خونخواره‌ای
او می‌رود جولان‌زنان بر پشت زین وز هر طرف نظارگی در روی او حیران و خوش نظاره‌ای
❈۲❈
من چون توانم دیدنش آخر به چشم مردمان کز چشم خود در غیرتم بر آنچنان رخساره‌ای
دارد لب شیرین او کاری ز دندان کسی کان هست جان پاره‌ام یا هست از جان پاره‌ای
❈۳❈
امشب خیال از صبر من می‌کرد پرسش‌گونه‌ای گفتم «چه پرسی حال او، سرگشته آواره‌ای»
از چیست، ای شاخ جوان، بر ما فروناید سرت؟ آخر چه کم گردد ز تو، گر برخورد بیچاره‌ای
❈۴❈
در دیده خسرو نگر ز اشک و خیال روی تو ماهیت در هر گوشه‌ای بر هر مژه سیاره‌ای

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۷۷۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها