امیرخسرو دهلوی:ای باد، حدیث دلم آنجاش بگویی در گوشه ای در گوش به تنهاش بگویی
❈۱❈
ای باد، حدیث دلم آنجاش بگویی
در گوشه ای در گوش به تنهاش بگویی
از هر نمط آنجا سخنی درفگنی، پس
زانگونه که دانی سخن ماش بگویی
❈۲❈
از غمزه او هست همه شهر به فریاد
آهسته بدان غمزه رعناش بگویی
با دامن پر خون چو به بازار فتادم
حال من تر دامن ترساش بگویی
❈۳❈
گستاخی بوسه نکنم، لیک پیامی
از هر لب من با کف هر پاش بگویی
گفتی که کشد دردت از نام تو، گویم
«ای کاش بگویی و ز ما کاش بگویی!»
❈۴❈
داد داده اویم، اگر امروز دهم جان
فردا خبری از پی فرداش بگویی
چون مردن من زحمت آن پاش تیرزد
این چاش مخوانی و همانجاش بگویی
❈۵❈
هر چند دل خسرو ازو سوخت، نخواهم
کش هیچ ملامت کنی، اماش بگویی
کامنت ها