گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:چه کردم کآخرم فرمان نکردی بدیدی دردم و درمان نکردی

❈۱❈
چه کردم کآخرم فرمان نکردی بدیدی دردم و درمان نکردی
ز هجران تو کفری هست بر من شب کفر مرا ایمان نکردی
❈۲❈
به دشواری برآمد جانم از تن ببردی جان من، آسان نکردی
چه جانها کان به وجه بوسه تو برفت و نرخ را ازان نکردی
❈۳❈
به گریه خواستم وصلت در این ملک گدای خویش را سلطان نکردی
به کویت آرزومندان نمودند نگاهی جانب ایشان نکردی
❈۴❈
ترا گفتم که یک روزی مرا باش برفتی از من و فرمان نکردی
دلم بردی و گفتی خواهمت داد چو رفتی، پیش یاد آن نکردی
❈۵❈
ندیدی عیش خسرو تلخ هرگز به حلوای لبش مهمان نکردی

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۸۰۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها