گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:ز رحمت چشم بر چاکر نداری نداری رحمت، ای کافر، نداری

❈۱❈
ز رحمت چشم بر چاکر نداری نداری رحمت، ای کافر، نداری
دلم بردی و خوشتر آنکه گر من بگویم بیدلم، باور نداری
❈۲❈
مگو در من مبین، در دیگران بین که مثل خویش در کشور نداری
به پشت پای خود بنگر که وقت است از این آیینه بهتر نداری
❈۳❈
کله را کج منه چندین بر آن سر که تا با ما کجی در سر نداری
بخور خون دل و دیده مکن، ای آب نه خون من که خواب و خور نداری
❈۴❈
چودل برداشتن اندیشه ات بود چرا سنگی به کشتن برنداری؟
حدیث خسرو اندر گوش می کن ز بهر گوش اگر گوهر نداری

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۸۰۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها