گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:رخ خوبت به چه ماند، به گلستان و بهاری چشم مست تو بدان نرگس رعنای خماری

❈۱❈
رخ خوبت به چه ماند، به گلستان و بهاری چشم مست تو بدان نرگس رعنای خماری
می روی در ره و می گردد جان گرد سر تو هم بدان گونه که گرد سر گل باشد خاری
❈۲❈
تیغ بگذار که باری حق عشقت بگذارم گر نه آنی تو که با ما حق صحبت بگذاری
بیهده ست این که سر کوی تو باران دو چشمم کز وفا خوشه نیابم که تو این تخم بکاری
❈۳❈
شادمانم به غمت گر چه دل سوخته خون شد شاد بادا دل تو گر چه ز ما یاد نیاری
صید آن چشم شدم، گر کشدم نیست ملامت گر بجویند ز ترکان دیت خون شکاری
❈۴❈
ای خیال رخ آن یار جدامانده درین دل او چون مهمان نرسد، خانه به صورت چه نگاری؟
ای که بی فایده پندم دهی، آن روی ندیده گر ببینیش تو هم گوش به آن پند نداری
❈۵❈
آبگینه ست دل نازک بی طاقت خسرو بشکند وه که چنین گر تو ز دستت بگذاری

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۸۳۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها