گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:خواستم زو آبرویی، گفت «بیهوده مگوی عاشقان را ز آب چشم خویش باشد آبروی »

❈۱❈
خواستم زو آبرویی، گفت «بیهوده مگوی عاشقان را ز آب چشم خویش باشد آبروی »
بر سر خاک شهید عشق حاجت خواستم گفت «نام دلبر ما گو، ولی حاجت مگوی »
❈۲❈
آب چشمم شست خون و خون چشمم گشت آب پند گویا، بنگر این خوناب و دست از من بشوی
دی به بازاری گذشتی، خاست هویی آنچنان جان و دل کردند خلقی گم در آن فریاد و هوی
❈۳❈
جان من گم گشت و می جویم، نمی یابم نشان چون تو در جان منی، باری چنین خود را مجوی
در خرابیهای هجران گر تو در خسرو رسی در بیابان کی رود بهر رضای تشنه جوی

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۸۳۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها