گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:نوبهار است و گل و موسم عید، ای ساقی باده نوش و گذر از وعد و وعید، ای ساقی

❈۱❈
نوبهار است و گل و موسم عید، ای ساقی باده نوش و گذر از وعد و وعید، ای ساقی
روز محشر نبود هیچ حسابش به یقین هر که در کوی مغان گشت شهید، ای ساقی
❈۲❈
گشت پیمانه چو تسبیح روان در کف شیخ تا ز لعل تو یکی جرعه کشید، ای ساقی
حاصل از عمر ندارد به جز از حسرت و درد هر که عید است ز میخانه بعید، ای ساقی
❈۳❈
آنکه در کوی محبت قدم از صدق نهاد دگر او پند ادیبان نشنید، ای ساقی
بارها کرده بدم توبه ز می، باز مرا چشم مست تو به میخانه کشید، ای ساقی
❈۴❈
زاهد از شرم تو دایم سرانگشت گزد جز در میکده جایی مگرید، ای ساقی

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۸۵۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مهدی جلیلی
2013-02-16T10:05:37
(چسم) مست تو به میخانه کشید ای ساقیاصلاح شود
محمد غافری
2010-01-16T10:05:40
مصراع دوم بیت چهارم بایستی این چنین خوانده شد:هر که عید است ز میخانه بعید، ای ساقییعنی شخصی که هنگام عید از میخانه دور (بعید) باشد حاصلی از عمر بجز حسرت و درد نداردمصراع دوم بیت آخر هم باید چنین باشد:جز در میکده جایی مگرید، ای ساقیمگریدن به معنی خراشیدن و همچنین گشت و سیر نمودن است. کسی در میکده را گاز نمی گیرد!---پاسخ: با تشکر، «به عید» با «بعید» و «مگزید» با «مگرید» جایگزین شد.