امیرخسرو دهلوی:بی تو، ای بی تو به جان آمده جانم، چونی؟ کز پی کاهش من روز به روز افزونی
❈۱❈
بی تو، ای بی تو به جان آمده جانم، چونی؟
کز پی کاهش من روز به روز افزونی
پیش از این گر چه جفاهات بسی بود، ولی
نه چنین بود از این بیشتری کاکنونی
❈۲❈
جان همی خواستی از من که به افسون ببری
جان من رفت و تو هم بر سر آن افسونی
چند گویی که چه حال است دل تنگ ترا
آن چنان است که تو از دل من بیرونی
❈۳❈
حال خونابه خسرو دل خسرو داند
تو چه دانی که نه در آب و نه اندر خونی
کامنت ها