گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:ای بیغم از دل من، بسیار شد جدایی شادی به رویت ار چه بر غم کنان نیایی

❈۱❈
ای بیغم از دل من، بسیار شد جدایی شادی به رویت ار چه بر غم کنان نیایی
گفتی، رهات کردم از خنجر سیاست دل سوختی و جانم آتش برین رهایی
❈۲❈
داند چگونه باشد شبهای دردمندان آن کس که خفته یک روز بر بستر جدایی
شبهای عاشقان را شمع مراد نبود رسوای شهر و کو را چه جای پارسایی
❈۳❈
خورشید آسمان را چون کم توان رسیدن بر جای رقص می کن، ای ذره هوایی
در حسرت جمالت جانم به لب رسیده ای دستگیر جان ها، آخر بگو، کجایی؟
❈۴❈
آن من نیم که باشم در ملک وصل خسرو بگذار تا به کویت خوش می کنم گدایی

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۸۵۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها