امیرخسرو دهلوی:سرمه اندر چشم خودبین می کنی شانه اندر زلف پرچین می کنی
❈۱❈
سرمه اندر چشم خودبین می کنی
شانه اندر زلف پرچین می کنی
از ستم چندین که کردی کس نکرد
بس کن، از بهر که چندین می کنی؟
❈۲❈
در غم لبهای من گویی بمیر
مرگ را بر بنده شیرین می کنی
بگذری از مهر و گویی کاین کنم
مهر می باید ترا کاین می کنی
❈۳❈
تا بود ما و خیالت در شرف
چشم خسرو پر ز پروین می کنی
کامنت ها