گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:ای یار پرنمک، جگرم ریش می‌کنی قصد هلاک سوخته خویش می‌کنی

❈۱❈
ای یار پرنمک، جگرم ریش می‌کنی قصد هلاک سوخته خویش می‌کنی
از دیده شرم دار، گرت بیم آه نیست بی‌موجبی چرا دل من ریش می‌کنی؟
❈۲❈
آخر کجا روا بود، ای ناخدای ترس این سلطنت که با من درویش می‌کنی
ای آنکه پند می‌دهیم از برای عشق چندین مدم که آتش من بیش می‌کنی
❈۳❈
جانا، ز طعنه کشته شدم، کاین دل مرا آماج تیر دشمن بدکیش می‌کنی
چشمت به خواب می‌رود، آن مست را بگوی آخر چه کرده‌ایم که در پیش می‌کنی
❈۴❈
جوری که می‌کنی تو، مرا آن نمی‌کشد این می‌کشد که پیش بداندیش می‌کنی
گر بوسه خواهم از مژه، گویی جواب تلخ بوسه مده، چرا سخن از نیش می‌کنی؟
❈۵❈
خسرو به آرزو چو خیالت به جان خرید در کار او هنوز چه فرویش می‌کنی؟

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۸۷۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها