گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:ای شب تیره به گیسوی کسی می مانی وی مؤذن تو به فریاد رسی می مانی

❈۱❈
ای شب تیره به گیسوی کسی می مانی وی مؤذن تو به فریاد رسی می مانی
چه خبر داری از آن قافله، ای مرغ سحر؟ که ز فریاد به نالان جرسی می مانی
❈۲❈
گریه می خواست همی آیدم از دیدن تو زان که، ای سرو، به بالای کسی می مانی
عمرم آن است که در دیده همی آیی، لیک مردن این است که در دیده بسی می مانی
❈۳❈
صد شبم چشم به ره مانده و روزی که رسی طاقتم نیست، اگر یک نفسی می مانی
آخر، ای دل، چه کنم با تو، به هر جا که روی عاقبت بسته به دام هوسی می مانی
❈۴❈
آه سوزنده چرا دود ز تو برنآرد؟ خسروا، چون تو نزاری، به خسی می مانی

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۸۸۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها