گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:تا داشت به جان طاقت، بودم به شکیبایی چون کار به جان آمد، زین پس من و رسوایی

❈۱❈
تا داشت به جان طاقت، بودم به شکیبایی چون کار به جان آمد، زین پس من و رسوایی
سرپنجه صبرم را پیچیده برون شد دل ای صبر، همین بودت بازوی توانایی
❈۲❈
در زاویه محنت دور از تو چو مهجوران تنها منم و آهی، آه از غم تنهایی
شبها منم و اشکی، وز خون همه بالین تر عشق این هنرم فرمود، ار عیب نفرمایی
❈۳❈
گفتی که شکیبا شو تا نوبت وصل آید تو پیش نظر، وانگه امکان شکیبایی!
صد رنج همی بینم، ای راحت جان، از تو از دیده توان دیدن چیزی که تو بنمایی
❈۴❈
گر راز برون دادم، دانی که ز بی خویشی دیوانه بود عاشق، خاصه من سودایی
بس در که همی ریزد از چشم تر خسرو کز دست برون رفتنش سر رشته دانایی

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۸۸۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها