گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:گهی بنما و گه پوشیده دار آن روی گلناری چه غم دارد ترا، بگذار تا میرم بدین خواری

❈۱❈
گهی بنما و گه پوشیده دار آن روی گلناری چه غم دارد ترا، بگذار تا میرم بدین خواری
خرابم هم به یک دیدن، من دیوانه در رویت کسی را برده این می کو کند دعوی هوشیاری
لبت در خواب می بوسیدم امشب، بلعجب کاری
که می در خواب می خوردم، این زمان مستم به بیداری
❈۲❈
خوشم با تو درین سودا که باشم با تو در کنجی تو سوی خویش ندهی راه و من پیشت کنم زاری
ندارد چشم من بر آستانت سیری از سودن مگر کز خاک گردد سیر، وه این دیده ناری
❈۳❈
ز جورت ذوق می گیرم که کاری ناید از خوبان بجز شوخی و بدخویی و تندی و جفاکاری
تو زهد خود کن، ای زاهد، مرا بگذار با شاهد به رسوایی و قلاشی و جرعه خواری و خواری
❈۴❈
اگر چش غمزه خونخوار صد خون می کند هر دم مبارک باد، بر سلطان من رسم ستمگاری
به صد سختی بخواهد کشتنم غم بعد ازین، زیرا
نماند آن دل که خسرو را به غم می کرد غمخواری

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۸۹۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها