گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:در تو، ای دوست به خون ریختنم داری رای تو همین روی نما، تیغ خود از خون پالای

❈۱❈
در تو، ای دوست به خون ریختنم داری رای تو همین روی نما، تیغ خود از خون پالای
تن من موی شده، غم نیز گرهی شد در وی ناوک غمزه زن و آن گره از مو بگشای
❈۲❈
می کنم هر نفسی ناله ز دم دادن تو کاستخوان تهیم در دم سردت چون نای
در پیت رفت دل سوخته و داغ بماند خستگی چون برود داغ بماند بر جای
❈۳❈
وای کردم که مگر غم ز دلم برخیزد گر دل این است ازو هیچ نخیزد جز وای
دل درین بود که ناگاه بدیدم رخ دوست باز دیوانه شد این عقل نصیحت فرسای
❈۴❈
عشق می گفت که خسرو، تو مرا می دانی چون امان یافته ای پیش دلیری منمای

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۹۱۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها