گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:فسون چشمش ار خوابم نبستی چرا چشمم چنین در خون نشستی؟

❈۱❈
فسون چشمش ار خوابم نبستی چرا چشمم چنین در خون نشستی؟
وگر بودی به چشمش مردمی هیچ بدینسان در به روی من نبستی
❈۲❈
ور از خوبان به آسانی شدی دل ز آه عاشقان آتش بخستی
خوش آن وقتی که گاهی از سر ناز بدیدی سوی ما و برشکستی
❈۳❈
ببازم جان که دل خود بیش از آن برد مقامر پخته ای من خام دستی
مؤذن چند خوانی در نمازم چه می خواهی ز چون من بت پرستی
❈۴❈
بتا، گر گویمت بوسی ز لب ده مگیر این بیهده گویی ز پستی
ز تو یک غمزه، وز عشاق شهری ز تو یک تیر، وز عشاق شستی
❈۵❈
رخت را کاش خسرو سیر دیدی که مردی و ز نادیدن برستی

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۹۱۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها