گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:خوش آن شبها که آن جان جهان مهمان من بودی جراحتها که او کردی لبش درمان من بودی

❈۱❈
خوش آن شبها که آن جان جهان مهمان من بودی جراحتها که او کردی لبش درمان من بودی
گدایی می کنم ار وقت خوش را از در دلها گه آن گنج روان در خانه ویران من بودی
❈۲❈
نمی گردد فراموش از دلم پای نگارینش که جایی گه گهی بر دیده گریان من بودی
به بخت من که آن شب گرد خودکامم به یاد آمد وگرنه تا چها بار از غمش بر جان من بودی
❈۳❈
من محروم را چندین نم از چشمی نبودی هم اگر زان کوی مشتی خاک در دامان من بودی
هزاران داغ غم جان را شود زین حیرتم در دل که کاش آن داغ اسپش بر دل بریان من بودی
❈۴❈
نسیما، گر به ره آید مرا، وه کز کجا جستی؟ که این بو از تو می آید، بر آن مهمان من بودی
مرا گویند بر جادار دل کایام عیش است این گذشت آن کین دل دیواز در فرمان من بودی
❈۵❈
ملامت می کند نادان، سخن برنآمدی از وی اگر یک روزه بر جانش غم جانان من بودی
دل رفته نیاید باز، ره تا کی توان رفتن؟ رها کن، خسروا، باز آمدی گر ز آن من بودی

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۹۷۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها