گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:رفت یار و آرزوی او ز جان من نرفت نقش او از پیش چشم خون فشان من نرفت

❈۱❈
رفت یار و آرزوی او ز جان من نرفت نقش او از پیش چشم خون فشان من نرفت
کی به هجرانش چو جان مستمند من نسوخت کس به دنبالش به جز اشک روان من نرفت
❈۲❈
من بدان بودم که پایش گیرم و میرم به دست چون کنم کوگاه رفتن در میان من نرفت
اندران ساعت که از پیش من شوریده بخت رفت آن بدخو، چرا آن لحظه جان من نرفت
❈۳❈
دل ز من دزدید و سرتا پای او جستم، نبود زیر زلفش بود و در آنجا گمان من نرفت
آن زمان کان قامت چون تیر بر من می گذشت وه چرا پیکانی اندر استخوان من نرفت
❈۴❈
بس که مرغ نامه بر از آه خسرو پر بسوخت نامه دردم بدان نامهربان من نرفت

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۹۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها