گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:رفتی از پیش من و نقش تو از پیش نرفت کیست کو دید به رخسار تو وز خویش نرفت

❈۱❈
رفتی از پیش من و نقش تو از پیش نرفت کیست کو دید به رخسار تو وز خویش نرفت
تا ترا دیدم، کم رفت خیالت ز دلم کم چه باشد که خود خاطر من خویش نرفت
❈۲❈
هیچ گاهی به سوی بند نیایی، آری هیچ کاری به مراد دل درویش نرفت
شب کنی وعده و فردات ز خاطر برود از تو این ناز و فراموشی و فرویش نرفت
❈۳❈
بی سبب نیست گذرهای خیالت بر من بی سبب گرگ مکابر به سوی میش نرفت
تیر مژگان ترا جستن دلها کیش است عالمی کشته شد و تیر تو از کیش نرفت
❈۴❈
من رسوا شده را خودکش و مفگن به رقیب که بدین روز کسی پیش بداندیش نرفت
دل به مرهم چه گذاریم که بر یاد لبت هیچ وقتی دل ما را نمک از ریش نرفت
❈۵❈
خسروا، تن زن و بنشین پس کار خود، از آنک جگرت خون شد و کار دلت از پیش نرفت

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۲۱۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها