گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:هر کس آنجا که می و شاهد و گلشن آنجاست من همانجا که دل گشمده من آنجاست

❈۱❈
هر کس آنجا که می و شاهد و گلشن آنجاست من همانجا که دل گشمده من آنجاست
هر شب، ای غم، چه رسی در طلب دل اینجا آخر آن سوخته سوخته خرمن آنجاست
❈۲❈
گم شده جان به شب تیره و چشمم به ره است هم بران بام که خود آن مه روشن آنجاست
گفتی، ای دوست که بگریز و ببر جان زین کوی چون گریزم که گروگان دل دشمن آنجاست
❈۳❈
سر محراب ندارم، من و کویت پس ازین که بت و بتکده گبر و برهمن آنجاست
شب نگنجیدم در جامه که گفت از تو صبا که منم جان غریبی و مرا تن آنجاست
❈۴❈
ماند در ناله هم اندر غم تو خسرو، ازآنک بلبل اینجاست، ولیکن گل و سوسن آنجاست

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۲۳۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

امین کیخا
2013-03-25T08:35:11
جالب است که گلشن و نیز بنشن به معنی حبوبات هر دو شن در انتها دارند و به لری شن به معنی کاه به باد دادن برای جدا کردن دانه و نیز به فرانسه شن به معنی مزرعه است .
احمد معبادی
2018-10-12T23:49:18
مصرع دوم بیت اول، گمشده صحیح است.