گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:صفتی ست آب حیوان، زدهان نوشخندت اثری ست جان شیرین، ز لبان همچو قندت

❈۱❈
صفتی ست آب حیوان، زدهان نوشخندت اثری ست جان شیرین، ز لبان همچو قندت
به کدام سرو بینم که ز تو صبور باشم که دراز ماند در دل هوس قد بلندت
❈۲❈
به خزان هجر مردم، چه کمت شود که ما را به غلط گلی شکفتی ز دهان نوشخندت
منم و هزار پیچش ز خیال زلف در دل به کجا روم که جانم رهد از خم کمندت
❈۳❈
به رهت فتاده مردم روشی نما به جولان که چو مردنی ست باری به ته سم سمندت
ز تو دور چند سوزم به میان آتش غم همه غیرتم ز عود و همه رشکم از سپندت
❈۴❈
کن اشارتی چو شاهی که برند بند بندم که ز لطف این سیاست برهم مگر ز بندت
بزن، ای رفیق، آتش که اثر نماندم تا تو رهی ز مالش، من، من سوخته ز بندت
❈۵❈
مپز این خیال خسرو که به عشق در نمانی بود ار چه زاهل شهری شب و روز ریشخندت

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۲۴۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

رضا حمیدی زاده
2012-01-17T05:00:45
با عرض ادب،در بیت سوم، مصرع دوم بنظر میرسد گه "رهد" بجای "دهد"معنای عنی تری به غزل خواهد داد.با سپاس از خدمت ادیبانه