امیرخسرو دهلوی:گر چه سرو باغ را بالا خوش است با قد رعنای تو ما را خوش است
❈۱❈
گر چه سرو باغ را بالا خوش است
با قد رعنای تو ما را خوش است
زهر عشقت کام عیشم تلخ کرد
هست تلخ این چاشنی، اما خوش است
❈۲❈
گر غمت غیری خورد، ناخوش شوم
خوردن غمها همین این جا خوش است
چون تو نایی، چیست این جور رقیب؟
خار می دانی که با خرما خوش است
❈۳❈
بی تو من باری نیم خوش هیچ وقت
وقت تو خوش که تو را بی ما خوش است
شعله در دل یار در جان کسی زید
ناتوانی کش تب و حلوا خوش است
❈۴❈
جان سنگین می کنم تا زنده ام
مردن فرهاد با خارا خوش است
گفت فردا زلف مشکینم نگر
امشبم بر بوی آن فردا خوش است
❈۵❈
گفتیم ناخوش چرایی خسروا؟
چون کنم، چون شکل آن بالا خوش است
کامنت ها