امیرخسرو دهلوی:یار ما را عزم رایی دیگر است باز در بند جفایی دیگر است
❈۱❈
یار ما را عزم رایی دیگر است
باز در بند جفایی دیگر است
در نظر می آیدم گلها بسی
چون کنم آن روی جایی دیگر است
❈۲❈
گر یکی چشمم به رویش روشن است
خاک پایش توتیایی دیگر است
ساقیا، می ده که بر یاد لبت
بامی امروزم صفایی دیگر است
❈۳❈
با رقیبان ساختن بیچارگی است
محنت هجران بلایی دیگر است
دوستدارانت بسی هستند، لیک
خسرو مسکین، گدایی دیگر است
کامنت ها