گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:کجاست دل که غمت را نهان تواند داشت به صبر کوشد و خود را بر آن تواند داشت

❈۱❈
کجاست دل که غمت را نهان تواند داشت به صبر کوشد و خود را بر آن تواند داشت
به کام دشمنم از هجر و دوستی نه که او دلی به سوی من ناتوان تواند داشت
❈۲❈
کشید خصم تو تیغ و مرا شفیعی نه که دست مصلحتی در میان تواند داشت
ببرد دزد غم دل که یار خواب آلود چگونه پاس دل دوستان تواند داشت
❈۳❈
خراب چشم خودم وین نه آن می است که چشم شراب خوار مرا میهمان تواند داشت
بسوزم و نزنم دم که نیست همدردی که راز سوخته ای را نهان تواند داشت
❈۴❈
همی کشند که نامش مبر، چو در دلم اوست زیان چگونه زبان در دهان تواند داشت
نماند از مه و خورشید نازنین مرا حیات باد که او جایشان تواند داشت
❈۵❈
متاع عمر که بر باد می رود از دست مگر که لشکر رطل گران تواند داشت
عنایتی بکن، ای دوست، بنده خسرو را سر نیاز بر آن آستان تواند داشت

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۳۳۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها