گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:بیا که بی تو دل خسته غرق خوناب ست مرا نه طاقت صبر و نه زهره خواب ست

❈۱❈
بیا که بی تو دل خسته غرق خوناب ست مرا نه طاقت صبر و نه زهره خواب ست
شب امید مرا روز روشنایی نیست جز از رخ تو که در تیره شب چو مهتاب ست
❈۲❈
یکی ببین که دل من چگونه می سوزد درون زلف تو گویی که کرم شب تاب ست
دو چشم تو که همی کعبتین غلطان است مقامرست، ولی معتکف به محراب ست
❈۳❈
ز جور چشم تو تن در دهم به بیماری چو نقد عافیت اندر زمانه نایاب ست
رخ چو آب حیات تو آب بنده بریخت هنوز دوستی بنده هم بر آن آب ست
❈۴❈
گر آب دیده کنم، طعنه های سخت مزن که همچو خشت زدن در میانه آب ست
حکایت من و تو پوست باز کرد ز من مگر شنو مثل گوسفند و قصاب ست
❈۵❈
تو قلب می زنی و بد نگویدت خسرو چو نیست آن ز تو، این از سپهر قلاب ست

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۳۴۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها