گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:دردا که با من آن بت نامهربان نساخت دردی نهاد بر دل و درمان آن نساخت

❈۱❈
دردا که با من آن بت نامهربان نساخت دردی نهاد بر دل و درمان آن نساخت
باران مهر او بنبارید بر دلم تا چشم من زهر مژه ناودان نساخت
❈۲❈
از شمع وصل دوده امید برنخاست تا دود آه من به فلک سایبان نساخت
از ما مگرد، ای دل، اگر غم گسار گشت با ما بساز، جان، اگر آن دلستان نساخت
❈۳❈
بیمار ماند جان من اندر لب و لبش جان دارویی ز بهر من ناتوان نساخت
مویی ستم نکرد کم آن مومیان به حسن تا مر مرا به حیف چو موی میان نساخت
❈۴❈
سلطانی از فراق کمندش ندید امان تا دل نشانه گاه خدنگ غمان نساخت

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۳۹۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حمید زارعیِ مرودشت
2017-09-13T14:31:00
.تصحیحِ بیتِ دوم:.بارانِ مهر او بنبارید بر دلمتا چشم من ز هَر (مژه‌ای) ناودان نساخت