گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:لطافت تو چنان در خیال ما بنشست که تا به حشر نخواهد دل از کمند تو رست

❈۱❈
لطافت تو چنان در خیال ما بنشست که تا به حشر نخواهد دل از کمند تو رست
زبون چشم زبون گیر تو شدم، چه کنم؟ چه حیله سازد هشیار پیش مردم مست
❈۲❈
ز کشته پر شده شهر و کشنده پیدا نی دهان تنگ تو پیدا شده ست، میری هست!
مرا نگینه دل کز گزند ایمن بود فتاد و سنگ جفای تو باز خورد و شکست
❈۳❈
شکسته طره تو از کجاست، از دل من؟ چنین بود، چو کند کس خرابه را دربست
چرا پیاله خون می دهی مرا هردم چنین که می رسد از جور چرخ دست به دست
❈۴❈
بیا چو آب خضر تا ببینیم در پای بسان خاک که در پای آب گردد پست
اگر ز خسروت آزار بود، تازه مکن مکاو ریش کهن را چو سر بهم پیوست

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۴۰۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها