گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:مبادا کز شکار آن خیره کش یکسر درون آید کز آن رخسار گردآلود شهری در جنون آید

❈۱❈
مبادا کز شکار آن خیره کش یکسر درون آید کز آن رخسار گردآلود شهری در جنون آید
مرا کشت آن سواریها، پسینه دم حسرت برو گه گه مگر لختی غبار از در درون آید
❈۲❈
چه لطف است آنکه بر سر می کند خاک آب حیوان را به زیر پاش غلطان و دوان و سرنگون آید
مخند، ای درد نادیده، ز آب چشم مشتاقان مبادا هیچ کس را کاین بلا از در درون آید
❈۳❈
دو روزی میهمانم، از درم بیرون مران، جانا که بز در خانه قصاب نز بهر سکون آید
ز من پرسی و بس گوئی که خون بهر چه می گریی؟ نمی دانی که آخر هر کجا برند خون آید؟
❈۴❈
تو خود دانی که نتوان ز یست بی تو، لیک حیرانم که ترک دوستان مهربان از دوست چون آید
کدامین سگ بود خسرو که تاب زلف تو آرد که گر شیر اندر آن زنجیر بربندی، زبون آید

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۴۲۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها