گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:چه خوش صبحی دمید امشب مرا از روی یار خود گلستان حیاتم تازه گشت از نوبهار خود

❈۱❈
چه خوش صبحی دمید امشب مرا از روی یار خود گلستان حیاتم تازه گشت از نوبهار خود
بحمدالله که کشت بخت بر داد و نشد ضایع هر آنچ از دیده باران ریختم بر روزگار خود
❈۲❈
مگر هجران قیامت بود کان بگذشت خود بر من در فردوس دیدم باز از روی نگار خود
شمار غم نمی دانم که پیش دوستان گویم که من چیزی نمی دانم ز درد بیشمار خود
❈۳❈
دل و جان کز پی من رنجها دیدند در هجران نمودم هر دو را آن روی، کردم شرمسار خود
مرا آسوده باری دیده، گر چه رنجه شد پایش که مالیدم همه شب دیده را بر پای یار خود
چو من بی دولتی، آنگه نظر در چون تو دلداری
چه بخت است این و چه اقبال، حیرانم به کار خود
❈۴❈
دو بوسم لطف کردی و شدم هم در یکی بیهش رها کن تا ز سر گیرم که گم کردم شمار خود
من اینک رفتم، آن پا بر سرم رنجه کنی گه گه که در کوی تو خاکی می گذارم یادگار خود
به خواب ست اینکه می گویی به پیش مردمان، خسرو
ترا کو خواب تا ببینی ازینها در کنار خود

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۴۶۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها