گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:من بنده آن روی که دیدن نگذارند دیوانه زلفی که کشیدن نگذارند

❈۱❈
من بنده آن روی که دیدن نگذارند دیوانه زلفی که کشیدن نگذارند
از تشنگیم شعله زنان سینه و از دور شربت بنماید و چشیدن نگذارند
❈۲❈
چون زیستنی نیستم، ار بینم و ار نی ای دوست، چه وقت است که دیدن نگذارند؟
صد دیده و دل منتظر تیر تو، فریاد کش با من بیچاره رسیدن نگذارند
❈۳❈
یارب، چه عذابی ست برین مرغ گرفتار؟ بسمل نپسندند و پریدن نگذارند
گفتم سخنی بشنوم و جان دهم اکنون محروم بمیرم، چو شنیدن نگذارند؟
❈۴❈
صد چاک شده سینه و صد پاره شده دل این بی خبران جامه دریدن نگذارند
امروز صبا از جگرم بوی گرفته ست زنهار کزان سوش وزیدن نگذارند
❈۵❈
صد خار جفا خورد ز هجران تو خسرو آه، ار گلی از روی تو چیدن نگذارند

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۴۹۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها