گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:دل رفت به سوی تو، همان سوی که شد ماند جان کرد به ره حمله و آن نیز برون ماند

❈۱❈
دل رفت به سوی تو، همان سوی که شد ماند جان کرد به ره حمله و آن نیز برون ماند
از کوی تو باز آمد و بر آتش دل سوخت هر نامه صبری که ازین پیش دلم خواند
❈۲❈
اندر دلم این بود که بگذشت همه عمر وین دیده نثاری به ته پای تو افشاند
آب از جگرم خورد و برم نیز جگر داد بالات نهالی که در آب و گل ما شاند
❈۳❈
پرسند عزیزان و نخوانم بر خود، ازانک کس بر جگر سوخته مهمان نتوان ماند
آن یار به دل در شد و تن خدمت او کرد بستند در دل، خرد و هوش برون ماند
❈۴❈
کردیم بحل نرگس بازنده او را خسرو همه هستی که به یک داد لبش خواند

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۴۹۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سید
2016-03-14T02:41:12
زور زورکی شعر گفتن ، به همین میگن هانه رعایت روال غزلسرایی را کرده نه معنی درست و حسابی دارهآب از جگرم خورد و برم نیز جگر دادبالات نهالی که در آب و گل ما شاند شاند ، یعنی چی؟ همینه که یکی سعدی میشه ، یکی هم ،،،،،
میثم
2017-06-17T13:04:45
اقا سید!!!تعجب کردم از نظرتون راجب امیر خسرو دهلویدیوانش پر از غزل های جوندار و آبداره.همه آهوان سحرا سر خود گرفته در کفبه امید آن که روزی به شکار خواهی آمد..اگه همین یه بیت رو فقط گفته بود من ازش به بزرگی یاد میکردم:)