امیرخسرو دهلوی:روزی مگر این بسته در ما بگشایند وز لطف من گشمده را راه نمایند
❈۱❈
روزی مگر این بسته در ما بگشایند
وز لطف من گشمده را راه نمایند
گر خلق جهان حال من خسته بدانند
از عین تحیر سرانگشت بخایند
❈۲❈
عمری ست که از جور فلک با غم و دردم
زین بیش مگر درد به دردم بیفزایند
تا کی در بخت من بیچاره ببندند
وقتی ست که از روی ترحم بگشایند
❈۳❈
زنهار که دل در فلک و دهر نبندی
کایشان ز جهان یکسره بی مهر و وفایند
کامنت ها