امیرخسرو دهلوی:جایی گذرت، ای بت چالاک، نیفتد کز هر طرفی در جگری چاک نیفتد
❈۱❈
جایی گذرت، ای بت چالاک، نیفتد
کز هر طرفی در جگری چاک نیفتد
در عرصه بستان جهان، سرو قباپوش
خیزد بسی، اما چو تو چالاک نیفتد
❈۲❈
گر در ته پای تو نخواهد که کند فرش
نور مه و خورشید بر افلاک نیفتد
خون ریز ز عشاق و فگن لعل بساطی
تا سایه بالای تو بر خاک نیفتد
❈۳❈
هر بار میا پیش من خسته بیدل
تا این دل بدبخت به تاباک نیفتد
خواهم که ز سر خیزم و در پای تو افتم
جان باز چو من عاشق بی باک نیفتد
❈۴❈
ای شوخ، مکن لاغ که خوش کرد ترا عشق
شعله ز پی لاغ به خاشاک نیفتد
رحمت مکن، ار گریه کند عاشق بد چشم
کز دیده ناپاک در پاک نیفتد
❈۵❈
خوش می گذری بی خبر از گریه خسرو
هشدار کت آه دل غمناک نیفتد
کامنت ها