گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:چو ماه روزه از اوج سما شد ز نور روزه دوران بی ضیا شد

❈۱❈
چو ماه روزه از اوج سما شد ز نور روزه دوران بی ضیا شد
بر ابروی هلال عید بنگر هلال ابروم از من جدا شد
❈۲❈
ازان آبی که بگذشت از سر خم پیاله با صراحی آشنا شد
مرا کاب دو چشم از سرگذشته ست عجب بنگر که گل باد صبا شد
❈۳❈
گلش را سبزه نارسته گیا رست چنان مردم مگر مردم گیا شد
ازان محراب ابرو یاد کردم نمازی چند نیز از من قضا شد
❈۴❈
مگر مجنون شناسد، حال من چیست؟ که در هجران لیلی مبتلا شد
همه گل می دمد از دیده در چشم خیال روی او ما را بلا شد
❈۵❈
در آب دیده سرگردان چه مانده ست؟ مگر سنگین دل من آشنا شد
دو چشم خسرو از باریدن در کف شاهنشه باران عطا شد

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۵۴۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها