امیرخسرو دهلوی:به سالی کی چنین ماهی برآید؟ وگر آید، ز چه گاهی برآید
❈۱❈
به سالی کی چنین ماهی برآید؟
وگر آید، ز چه گاهی برآید
ز رخسارش ز حسن جعد مشکین
کجا از تیره شب ماهی برآید؟
❈۲❈
اگر آیینه حسن است روشن
بگیرد زنگ، اگر آهی برآید
بسا خرمن که در یکدم بسوزد
از آن آتش که ناگاهی برآید
❈۳❈
همه شب تا سحر بیدار باشم
بود کان مه سحرگاهی برآید
گدایی گر به کویی دل فروشد
که از جان بگذرد، شاهی برآید
❈۴❈
عجب نبود در آن میخانه خسرو
گر از پیکار گمراهی برآید
کامنت ها