امیرخسرو دهلوی:صبا آمد، ولی دل بازنامد غریب ما به منزل بازنامد
❈۱❈
صبا آمد، ولی دل بازنامد
غریب ما به منزل بازنامد
به دریا غرقه شد رخت صبوری
که کشتی سوی ساحل بازنامد
❈۲❈
دل ما رفت با محمل نشینی
رود جان هم که محمل باز نامد
گرفتار است دل، ای پندگو، بس
کزین افسانه ها دل بازنامد
❈۳❈
به عشقم مست بگذارید، زیراک
کس از میخانه عاقل بازنامد
خلاص غیر کن، ای زلف لیلی
که مجنون را ازان دل بازنامد
❈۴❈
نصیحت زندگان را کرد باید
کز افسون مرغ بسمل بازنامد
به وادی غمش گم گشت خسرو
که کس از راه مشکل بازنامد
کامنت ها