گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:می خواهد آن سرو روان کامروز در صحرا شود تا چند پیراهن چو گل هر جانبی یکتا شود

❈۱❈
می خواهد آن سرو روان کامروز در صحرا شود تا چند پیراهن چو گل هر جانبی یکتا شود
صد چشم پاکان در رهش وین دیده آلود هم آن بخت کو کان شوخ را این دیده زیر پا شود
گفتم، فلان دیوانه شد، گفتا، چه غم دارد مرا؟
عاشق چرا می شد، کنون چون شد رها کن تا شود
❈۲❈
بد خوی من تو آن نه ای کاسان ز دل بیرون شوی عمرم درین انده رود، جانم درین سودا شود
تقوی فرو شد پارسا تا تو نیایی در نظر آن دم که تو پیدا شوی بازار او پیدا شود
❈۳❈
چه جای آن کم عاقلان گویند با خود وارهش دل کان به عشق از جای شد، از عقل چون برجا شود؟
سرمست و غلتان می به کف در پیش مسجد کن گذر صوفی که لاف زهد زد، بگذار تا رسوا شود
❈۴❈
منگر که خسرو پیش تو بیهوده گویی می کند بلبل چو بیند روی گل دیوانه و شیدا شود

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۶۱۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها