گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:چند ز دور بینمت، وه که دلم کباب شد چند ز غصه خون خورم، وای که خونم آب شد

❈۱❈
چند ز دور بینمت، وه که دلم کباب شد چند ز غصه خون خورم، وای که خونم آب شد
شورش بخت هست خود، خنده نمی زنی دگر چند هنوزت این نمک، چون جگرم کباب شد
❈۲❈
دی که کله نهاده کژ، مست و خراب می شدی در نظر که آمدی، خانه من خراب شد
سوخته بود دل ز تو حسن رخ تو شد فزون سوخته تر شود کنون، چون مهت آفتاب شد
❈۳❈
رخت وجود من همه غارت فتنه گشت تا هندوی طره توام رهزن خورد و خواب شد
گر غم خویش گویمت، خشم کنی، چه حیله، چون؟ قصه من ز روز بد در خور این جواب شد
❈۴❈
خسرو خسته درد خود گفت شبی به مجلسی دیده روشنان همه غرقه به خون ناب شد

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۶۲۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها