گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:رفتیم از چشم و در دل حسرت رویت بماند بر شکستی و به جانم نقش گیسویت بماند

❈۱❈
رفتیم از چشم و در دل حسرت رویت بماند بر شکستی و به جانم نقش گیسویت بماند
سر گذشتی بشنو از من، داشتم وقتی دلی سالها شد در فرامش خانه مویت بماند
❈۲❈
دی خرامان می گذشتی خلق بیدل مانده را گریه ها پیشت روان شد، چشمها سویت بماند
مردن من بین که چون شب بازگشتم از درت کالبد باز آمد و جان بر سر کویت بماند
❈۳❈
گردنت آزاد باد و خون من در گردنم چون به کشتن خو گرفتی و همان خویت بماند
رفت جان پر هوس تا بوسد ابروی ترا هم در آن بوسیدن محراب ابرویت بماند
❈۴❈
زان شبی کین سو گذشتی گیسوی مشکین کشان تاکنون مستم که تو بگذشتی و بویت بماند
بو که باز آید دل و جان گرفتارم ز تو از بدت گفتن زبان در کوی بدگویت بماند
❈۵❈
این به گفتن راست می آید که خسرو، خوش بزی چون زید بیچاره ای کز دیدن رویت بماند

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۶۴۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها